از احمد آقا بپرس

من خیلی از چیزها رو ندیدم. خیلی از چیزها رو هم هنوز نمی‌تونم ببینم. حتا شاید تا وقتی زنده‌ام باز هم نتونم ببینمشون. خیلی موضوعات مختلف رو هم اصلن نشنیدم. یک وقت‌هایی که کلمه یا روایت و داستان عجیبی رو می‌خونم فکر می‌کنم نویسنده دروغ میگه. من اصلن نمی‌تونم به حرف‌های دیگران اعتماد کنم. چون …
ادامه ی نوشته از احمد آقا بپرس

مقاله‌های داستانی

خواندن مقاله غیرداستانی برایم همان‌قدر جذابیت دارد که نوشتنش. یعنی خیلی متوسط. شاید هم متوسط رو به پایین. این ادعا با حرف دوسال پیشم کاملن متفاوت است. یعنی زمانی که با مدرس نویسندگی خلاق آقای شاهین کلانتری مصاحبه‌ی تلفنی انجام دادم. مسرانه تاکید می‌کردم که اصلن چه معنی می‌دهد آدم داستان بخواند؟ تصور کنید بخواهم …
ادامه ی نوشته مقاله‌های داستانی

در من زنی زندگی می‌کند…

در من زنی زندگی می‌کند که تمام راه را درون اضطراب لولیده است. زنی که غمش را در نان بی‌چارگی سق می‌زند و سکوت می‌کند. زنی که شرم دارد از تکرار دردهایش و سخن‌ شمردنشان. که مبادا انگشتی به سویش راست شود و بگوید: هی فلانی چه خبر از حال بد تکراری؟ در من زنی، …
ادامه ی نوشته در من زنی زندگی می‌کند…

تفاوت فرهنگی یا فرهنگ بی‌تفاوتی؟

دیروز در اپلیکیشن  pinterest دنبال عکسی برای پست قبلی سایتم می‌گشتم. عبارت Suicide of creativity به معنای خودکشی خلاقیت را سرچ کردم. ناگهان پیامی به زبان انگلیسی ظاهر شد. معنی آن این بود: “پین کردن در مورد این موضوع می‌تواند برای افرادی که آنها را مشاهده می‌کنند ناراحت کننده باشد. اگر شما یا کسی که می‌شناسید …
ادامه ی نوشته تفاوت فرهنگی یا فرهنگ بی‌تفاوتی؟

کرم از گلدان است، قسمت دوم

بد نیست ابتدا قسمت اول را بخوانید. چند سال بعد، از آن خانه و شهر مهاجرت کردیم.از یک خانه ویلایی به یک آپارتمان. باغچه حذف شد، تعداد گلدان‌ها بیشتر.این بار هر روز اولین کاری که بعد از بیدار شدن می‌کردم سرکشی به گلدان‌ها بود. چه زمان‌هایی که در خانه تنها بودم چه وقتی که مامان …
ادامه ی نوشته کرم از گلدان است، قسمت دوم

داستانک مسافر

غلت زد، روی دنده‌ی راست خوابید. . رفت. دوباره به سمت چپ غلتی زد‌.از نگاه کردن به در و پنجره خسته شده بود.با انگشتش خطوط مبهمی روی تشکش می‌کشید.چند وقتی بود که تنها زندگی می‌کرد.آخر هفته‌ها یک پرستار جوان می‌آمد خانه را مرتب می‌کرد و برایش غذا می‌پخت و می‌رفت.مدتی بود که عایدی همسر مرحومش …
ادامه ی نوشته داستانک مسافر

پرده ها رو بکش کنار

چند سال پیش بر اثر آشامیدن آبی آلوده و قورت دادن تعدادی میکروب که در آب شناور بودند، به بیماری بدی دچار شدم. شروع این بیماری شبیه به سرماخوردگی بود. با این تفاوت که هر نیم ساعت علائم آن تشدید می‌شد. اول با یک سردرد شروع شد. بعد چشم‌ها، سپس گلودرد و پس از آن …
ادامه ی نوشته پرده ها رو بکش کنار

عقده ای مثبت باش

عقده‌ درونی چیست؟ عقده های درونی به مجموعه احساسات، باورها، تصورات و ایدئولوژی‌هایی گفته می‌شود که در ذهن فرد شکل گرفته و بر رفتار و عملکرد او تأثیر می‌گذارند. این عقده‌ها ممکن است به دلایل زیر باشند : بعضی از عقده‌های درونی مثبت هستند و به فرد کمک می‌کنند تا از خودشان راضی باشد و …
ادامه ی نوشته عقده ای مثبت باش

دمی با جبران خلیل

در پست قبل مطلبی راجع به اینکه هیچ انسانی صاحب انسان دیگری نیست صبحت کردیم. دیدم خالی از لطف نیست که دو قطعه‌ی کوتاه و بسیار پرمغز را از جبران خلیل جبران با هم بخوانیم. این دو قطعه از کتاب “پیامبر و دیوانه” ترجمه‌ی “نجف دریابندری” -نشر کارنامه- انتخاب شده‌اند. دلیل انتخاب این دو متن …
ادامه ی نوشته دمی با جبران خلیل

شما مستاجرید، محدودیت کافی‌ست

در اکثر کشورهای جهان سوم این تفکر وجود دارد که آدم‌ها می‌توانند صاحب یک موجود جاندار باشند. قرار نیست راجع به انواع جانداران با هم گفتگو کنیم. موضوع اصلی بحث ما فقط موجودی‌ست که دارای عقل و شعور است. موجودی به نام “انسان.”نیت ما پرداختن به تاریخچه‌ی تفکر تصاحبی در ایران نیست. صرفن می‌خواهیم درستی …
ادامه ی نوشته شما مستاجرید، محدودیت کافی‌ست

اگر جانتان را دوست دارید “کتاب نخوانید”

پانزده دلیل برای آنکه بدانید کتاب خواند مضر است! ۱.کتاب = بی پولی آدم‌های کتاب‌ خوان مجبورند ماهانه مبلغی از درآمدشان را صرف خرید کتاب کنند. این ولخرجی نهایتن سبب کم شدن پس‌انداز آن‌ها و بی‌پولی‌شان خواهد شد. ۲. بی‌خبری از دنیا کتاب‌خوان‌ها از جذابیت‌ فضاهای مجازی دورند. زیرا به همان دلیل اول ناچارند که …
ادامه ی نوشته اگر جانتان را دوست دارید “کتاب نخوانید”

من همینم که هستم!

این جمله برای همه‌ی ما بسیار آشناست: “من همینم که هستم!” بسیار پیش آمده که ما شنونده یا گوینده‌ی این جمله بوده‌ایم. مفهوم این عبارت به دو مدل قابل استنباط است: در این مطلب قصد نداریم به موضوع اول بپردازیم. عادت چیست؟ عادت به مجموعه رفتار و کارهایی اطلاق می‌شود که بصورت پیاپی و تکراری …
ادامه ی نوشته من همینم که هستم!

چهل سالگی یک زن

هنوز چهل سالگی را نزیسته‌ام.ولی می‌دانی جانم؟وقتی به چند سال دیگر فکر می‌کنم کمی امید می‌گیرم.به اینکه موهایمان از سختی روزگار سپید شده و دست‌هایمان از دوری هم چروک.که دور چشم تو هم مثل چشمِ من همان خط و خطوط آزاردهنده‌ای را دارد که وقتی نگاهشان می‌کردی اشک در چشمانت حلقه می‌زد.به اینکه بعد از …
ادامه ی نوشته چهل سالگی یک زن

آدم های امن زندگی

آدم‌های امن چه کسانی هستند؟ آدم های امن کسانی هستند که حضورشان در کنار شما موجب پیشرفت و رشدتان خواهد شد. طبق تحقیقات علمی روان‌شاختی، انسان‌ها شبیه به پنج نفر از افرادی خواهند شد که بیشترین ارتباط را با آنها دارند. آدم‌های امن باعث شکوفا شدن احساسات شما و رسیدن به اهدافتان می‌شوند. بودنشان به …
ادامه ی نوشته آدم های امن زندگی

انجامش بده: “رزومه‌ شخصیتی”

رزومه‌ات رو نشون بده از الآن بگو. کارهای گذشته‌ فقط جزیی از خاطرات است. آفرین به تو که در گذشته مفید بودی. اما… اما زمان حال را با تداعی خاطرات نکش. چرا رزومه داشتن مهم است؟ داشتن رزومه‌ی شخصی دلیلی بر مهارت شما در یک حرفه است. حرف زدن از دانش و تجربه یا هنر …
ادامه ی نوشته انجامش بده: “رزومه‌ شخصیتی”

خانم “بی‌نام” ، داستانک

روزی روزگاری خانم کم سن و سالی بود به اسم خانم “بی‌نام” .خانم “بی‌نام” صاحب خیلی چیزای “بی”دار بود.او یک خانه‌ی بزرگ “بی‌دیوار” داشت. حدوداً به بزرگی یک شهر ‌”بی‌درو پیکر”. سقف خانه‌اش خیلی خیلی بلند بود. تقریبن چسبیده به آسمان.چون خانه‌ی خانم “بی‌نام” دیوار نداشت، چیزی در آن نگه نمی‌داشت.همین “بی‌چیزیِ” خانم “بی‌نام” او را …
ادامه ی نوشته خانم “بی‌نام” ، داستانک

خاطرات نیویورک، قسمت سوم، داستان کوتاه

بی‌خوابی به سرم زده بود. گوشی تلفن را برداشتم و کمی وب‌گردی کردم. ولی خواب به چشمانم نیامد. آدم فکرش که پیش خودش نباشد، خواب هم به چشمش راه ندارد. تصور کن افکاری که تقریبن بیست ساعت هوایی از من دور شده‌اند کی قرار است بازگردند. امید که بازگردند! دوست داشتم شماره‌ی پاتریک را بگیرم. …
ادامه ی نوشته خاطرات نیویورک، قسمت سوم، داستان کوتاه

مزایای منزوی بودن

منزوی در لغت به معنای دوری جُستن از مردم و نشستن در گوشه‌ای خلوت است. اما در تعریف عام جامعه، فرد منزوی چیز ترسناکی‌ست شبیه به هیولای خفته! گاهی اوقات ممکن است فردی به دنبال انزوا و دوری از دیگران باشد. این امر به نظر برخی افراد عجیب و غریب می‌آید. اما این تمایل معمولن …
ادامه ی نوشته مزایای منزوی بودن

نوشتن درمانی

نوشتن درمانی نوعی روش درمانی است که در آن فرد، با نوشتن تجربیات، احساسات و افکارش، به خودش آگاهی بیشتری پیدا می‌کند. در این روش شخص با روشن شدن مسائل ذهنی و روانی‌اش، بهبودی بیشتری را تجربه می‌کند. به عبارت دیگر، نوشتن درمانی ایجاد ارتباط بین فرد با خودش است. تا بتواند از این طریق …
ادامه ی نوشته نوشتن درمانی

همه چیز زیر سر گوشی‌های تلفن است. داستان کوتاه

این بار تصمیم دارم برای همیشه گوشی تلفنم را خاموش کنم.همه چیز زیر سر همین گوشی‌های تلفن است.درست وقتی داری زندگی عادی‌ات را میکنی یکهو شماره‌ای ناشناس سر و کله‌اش پیدا می‌شود. یکی از همین نیمه‌‌ شبهایی که در تراس روی راک نشستی و با لذت دود سیگار را در ریه‌هایت می‌چرخانی.همه‌ چیز آنقدر آرام …
ادامه ی نوشته همه چیز زیر سر گوشی‌های تلفن است. داستان کوتاه

بچه‌ استیجاری، داستان کوتاه

ماجرای اول: بچه‌ی حسین آشغالی تا مدت‌ها می‌ترسیدم به آدم‌هایی که بچه ندارند نزدیک شوم.اولین بار زمانی بود که هنوز به مدرسه نمی‌رفتم. قرار بود من را به رفته‌گر محل بدهند. چون بچه نداشت. حسین‌آشغالی صدایش می‌زدند. مردی کمتر از چهل سال سن که همیشه موهای سرش را با حنا نارنجی می‌کرد. یک جفت دستکش …
ادامه ی نوشته بچه‌ استیجاری، داستان کوتاه